سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آلما

ما می خواستیم بپرسیم بعد از اینکه پرده و فرش و یخچال خریدیم و پول بنزین و گازوئیل و آب و برق و گازمان را هم دادیم، با بقیه این 82 هزار تومان چه کار کنیم؟
خواستیم از هدفمند سازی یارانه ها بنویسیبم ، جرات نکردیم ! حالا شما فوری نفرمایید که ترسوها ! این طرح مهمترین طرح در طول تاریخ و خاورمیانه است ، چرا چیزی درباره اش نمی نویسید ؟ به هر حال آدم ترسو باشد بهتر از این است که بشود فتنه گر اقتصادی ! از این طرح انتقاد نکند بهتر از این است که بشود جزء آن 170تا یا 270 تا یا 1500 سایتی که بنا بر اعلام دقیق مسئولین دارند همین الان علیه هدفمندی یارانه ها می نویسند . ما می خواستیم بپرسیم بعد از اینکه پرده و فرش و یخچال خریدیم و پول بنزین و گازوئیل و آب و برق و گازمان را هم دادیم ، با بقیه این 82 هزار تومان چه کار کنیم ؟ حالا نمی پرسیم ! فوقش آن موقع یک فکری می کنیم دیگر . مثلاً باقی اش را می دهیم به یک آدم مستمند ، البته اگر مستمندی باقی مانده باشد ! اصلاً می دهیم به این مثلاً پولدارهایی که تا آن موقع قرار است به خاک سیاه بنشینند و بهشان یارانه نرسد !

  **
اینکه 40 درصد از کارمندان مملکت به فرموده باید تا چند سال آینده از منزل امورات اداره را انجام بدهند ، بالذات خبر خوبی است اما ... آممما دارد ! حالا ما کاری با زیر ساخت میر ساخت و این سوسول بازی ها که همه اش در جهت سیاه نمایی و تخریب مطرح می شود نداریم . هیچی هم درباره اینکه کارمند جماعت همینطوری که رییس بالای سرش است ، اینطوری کار می کند وای به حال آن طوریش ! نمی گوییم . حرفی هم درباره شیوه های محاسبه اضافه کاری ، حق شیفت و شبکاری در خانه نمی زنیم ، فقط و فقط می پرسیم آیا برای این همه مجله جدول که از نان خوردن می افتند ، آن همه بحث های تخصصی سیاسی ، اقتصادی، اجتماعی ، ورزشی و ... ، اون همه جریان و گردش اطلاعات ، فکری کرده اید ؟ وقعاً کارمند اگر بنشیند توی خانه اش با چه کسی درباره آخرین تحولات بورس نیویورک و به قول یکی از مسئولین دلسوز « بحث های بیهوده سیاسی که اصلاً لزومی به مطرح شدنش نیست » سخنرانی کند ؟ در آن صورت بچه مردم عقده ای نمی شود ؟ می شود دیگر ...

**
بودن یا نبودن اینترنت ؟ مسئله این است . حالا واقعاً مسئله همین است ؟ یعنی اگر رتبه ایران در زمینه سرعت اینترنت در بین 185 کشور 176هم نبود و به جای کشور دوست و غیر همسایه « کره جنوبی » رتبه اول را داشت الان وضعمان بهتر بود ؟ مثلاً اگر همین سایت مشرق خودمان به جای 5 دقیقه ، سه سوت بالا می آمد و شما این مطلب را زودتر می خواندید چه اتفاقی می افتاد ؟ ما که همین الان هم در زمینه جستجوی برخی کلمات « ویژه » در جهان اولیم ! همه نظرسنجی های دنیا را با همین سرعت ناچیز می ترکانیم . 20 برابر کشور چین از « چیز شکن » استفاده می کنیم ؟ حتی با قیمت 100 و 200 برابری نرخ اینترنت جهانی هم مشکلی نداریم . بانکداری الکترونیکمان هم لااقل توی تبلیغات تلویزیونی بانکها کل یوم دنیا را مبهوت خودش کرده است !
پس مشکل کجاست ؟ می بینید که هیچ جا !

**
این قضیه سعادت آباد برای هر کس آب نداشت برای روزنامه نگار جماعت خوب نانی داشت که توی این اوضاع قمر در عقرب توانست چند روزی تیتر اولش را تامین شده ببیند . حالا اگر این وسط فرمانده نیروی انتظامی بگوید که دلیل پیگیری حادثه سعادت آباد توسط مطبوعات را نمی فهمد ، دلیل دارد . دلیلش هم این است که جناب احمدی مقدم روزنامه نگاری نکرده است یا اگر کرده است کم کرده است ! فرمانده پلیس گفته : چه انتظاری از ماموران نیروی انتظامی داشتید ؟ اگر شلیک می کردند می گفتید چرا زدید ؟ اگر هم نمی زدیم ... البته ما که شنیده ایم ( ندیده ایم ها ! ) ماموران پلیس حاضر در حادثه میدان کاج اصلاً سلاح نداشتند که شلیک بکنند یا نکنند ! و باز هم البته تر اینکه اگر کار نیروهای پلیس حاضر در میدان جنگ – ببخشید – کاج درست بوده پس چرا قرار شده با آنها برخورد بشود ؟!
اما اینکه ما از ماموران پلیس انتظار برخورد با مجرمان آن هم وسط روز روشن را نداشته باشیم ، دلیل نمی شود که از مردم عادی که سلاحی جز موبایل دوربین دار همراه ندارند ، نخواهیم « که آنها در این مواقع بی تفاوت نباشند » این را هم رییس قوه قضائیه مملکت فرموده اند تا معلوم شود در صورت – زبانم لال –تکرار دوباره این نوع حوادث تقسیم کار شده است و ثابت شود که مسئولان از کنار این اتفاقات به راحتی نمی گذرند !

**
بازی های آسیایی یواش یواش دارد نفس های آخرش را می کشد . الحمدالله ایندفعه اوضاع خیلی بد نبود و مدالهای طلا آنقدر بود که تلویزیون عمو عزت بتواند ده بیست بار صدای گوینده های چینی را تکرار بکند : ایرون ، اران ، اییییران و ... و پشت سرش هم ده دوزاده تا سرود « ملی پوشان پیروز باشید و قهرمانان ، پهلوانان و ... » پخش بکند و اینطوری چند روز دیگر هم امورات صداو سیما را بچرخاند . ولی حالا از سیاه نمایی گذشته شنیده ایم ( ندیده ایم ها ! ) ، هر چقدر هم رقابت در بخش های مختلف ورزشی تنگاتنگ و داغ بوده ، هیچ کدامشان عمراً به داغی رقابت بعضی از مقامات بلند پایه ورزش یک کشور ! در تقسیم وظایف اهدا مدال و گل به ورزشکاران مدال آورده نمی رسیده است . این مقامات بلند پایه که از اول بازی ها تا روز آخرش در گوانگژو حضور داشتند هیچ کدامشان به اهدای گل راضی نشده ، دوست داشتند خودشان مدال بازی ها را گردن قهرمان بیندازند ! حتی شنیده شده است که در برخی مواقع مقامات برگزار کننده خودشان آستین بالا می زدند و اقدام به برگزاری عادلانه مراسم « آننا نباران دو دو اسکاچی » با حضور نماینده محترم دادستانی چین می نمودند تا مشکل به خوبی و خوشی حل و فصل شود ! البته همه سرپرستان تیم های ورزشی آن مملکت گفته اند که حضور بزرگان اهل تمیز در طول بازی ها باعث روحیه مضاعف ورزشکاران شد. ولی این موضوع چینی ها که از تهیه و تدارک تشریفات حضور تنها روسای باقیمانده تا ته بازی ها ذله شده بودند را به فکر انداخت که دفعه بعدی پشت دستشان را داغ بکنند و کنگر به مهمان جماعت ندهند !

 

  

 


نوشته شده در چهارشنبه 89/9/17ساعت 2:52 عصر توسط احمدی نظرات ( ) | |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت


انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس