آلما
تردید وسعتی ز سکوت است گفتن صلابتی ز قیامت گفتن فریب لحظه نمیخواند شب را تا انتهای مرز خموشی از حجم شهر خسته رها ساز آنگاه با شهامت تصمیم با ضربه های ذره ی فریاد با من سکوتی را متلاشی کن و آندم در صداقت یک لحظه ای مهربان ساکت! ای مهربان منتظر از دور! بر مرکب غرور فریاد فتح را تا مرزهای وسعت احساس مان فرست
نوشته شده در چهارشنبه 89/4/2ساعت
3:4 عصر توسط احمدی نظرات ( ) | |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |